۱۳۸۷ آذر ۸, جمعه

آیا این فقط یک "اتفاق"بود؟

روز سه شنبه همین هفته بود داشتم وبگردی میکردم؛ یه نگاهی به لینکهای دنباله انداختم دیدم چند تا تیتر جالب در لینکها هست وهمینطور 2-3 تا لینک بود در مورد احتمال اجرای حکم اعدام فاطمه حقیقت پژوه.از داستان این زن هیچ آگاهی نداشتم،با خودم گفتم لابد این بیچاره هم فعال سیاسی یا متهم به زنا یا...هست؛من که برای این بیچاره کاری نمیتونم بکنم پس بیخود نه وقتم رو تلف کنم نه اعصابم رو خورد کنم،و با این فکر از کلیک کردن روی لینک ها صرفه نظر کردم.سه شنبه شب بیخوابی زد به کلم، گفتم بشینم یه فیلمی, چیزی تماشا کنم.کنترل تلویزیون رو برداشتم وشروع کردم به کانال عوض کردن ،دیدم یکی از کانالهایی که فیلمهای کمدی پخش میکنه شروع کرد به پخش یک فیلم .اسمش عجیب به نظرم اومد،volver،بازیکن اصلی اون پنه لوپه کروز بود وفیلم به ظاهر اسپانیایی ،منم که عاشق فیلم های کمدی،گفتم لابد فیلم جالبی هست نشستم نگاه کردن.فیلم موضوع مادر ودختری بود که هر دو قربانی تجاوز جنسی توسط پدر خوانده خودشون شده بودن،همانطور که نوشتم فیلم از کانالی که فیلم های کمدی پخش میکنه نمایش داده میشد وخود فیلم هم آنچنان غم انگیز نبود وبیشتر به اتفاقات ونتایجی که حول محور اصلی داستان(تجاوز پدر خوانده ها به دخترها)در دو نسل(مادر و دختر)به وقوع پیوسته بود میپرداخت.در فیلم، به صورت اتفاقی، هنگامی که پدر خوانده مست میخواست که به دختر در آشپزخانه تجاوز کنه ،کارد آشپزخانه به بدن او فرو میره وکشته میشه؛برای من در اون موقع تعجب آمیز بود که دیدم مادر دختر به هنگام آگاه شدن از موضوع به دختر توصیه میکنه که چیزی نگه وبعد جسد رو خودشون مخفیانه به خاک میسپارن و در واقع با وجودی که بی گناه بودن موضوع را مخفی نگه داشتن وچه گرفتاریهایی برای مخفی کردن جسد وبه خاک سپردن اون کشیدن.در ادامه فیلم هم مشخص شد که خود مادر هم قربانی تجاوز جنسی پدر خوانده اش بوده است.
صبح چهار شنبه باز سری به وب زدم این بار خبر ها از اجرای حکم اعدام فاطمه حقیقت پژوه بود ،این دفعه کلیک کردم وداستان زندگی واقعی یک انسان رو خوندم که درست شبیه فیلمی بود که دیشب دیدم ،ازتعجب داشت خشکم میزد که چطور امکان داره که من شب قبل فیلمی رو به ظاهر اتفاقی ببینم و فردا صبح از عینیت حقیقی اون در دنیای واقعی با خبر بشم؛ولی بیشتر از تعجب غمگین شدم که انتهای این داستان حقیقی بر خلاف فیلم دیشب پایان خوش ومنطقی نداشت.

۱۳۸۷ آبان ۱۲, یکشنبه

کمدی یا جدی

مک کین واقعی وسارا پیلین قلابی(تینا فِی)در برنامه کمدی شنبه شب های شبکه تلویزیونی NBC ایفای نقش کردند(میتوانید ویدیو را در پست قبلی ببینید) تامک کین یک زنگ تفریح کوتاه در بین برنامه فشرده انتخاباتی خود داشته باشد(مسلما هدف فراتر از این بوده است).
مک کین در این برنامه بودجه کم و محدود کمپین خودش را دستاویز قرار میدهد و میگوید: اوباما زمان یک برنامه 30 دقیقه ای تبلیغی در3 شبکه سراسری امریکا راخرید ولی ما مجبوریم به همین شبکه Q.V.Cاکتفا کنیم(این یک شبکه تجاری نسبتا ارزانتریست که تجار خرده فروش به عرضه و حراج جنسهای خود میپردازند شبیه حراجهای فرش یا جواهرات که در تلویزیونهای ماهواره ای از لس انجلس میبینیم)در حالی که تینا فِی با اشاره به کت خود به شایعاتی اشاره میکند که هزینه گزافی فقط برای لباسهای سارا پیلین در روند انتخابات پرداخت شده است.

در قسمتی دیگرمک کین به فروش 10بشقاب خالی پرداخت که اشاره میکرد به مناظره هایی که قرار بود در تابستان بین او واوباما صورت بگیرد ولی اوبامااز انجام انها سر باز زد؛ چاقوهای برش گوشت خوک کنایه به خرجهای بی موردی است که باید جلوی آنها گرفته شود و گردنبند های "fine gold" که توسط زن او سیدنی به نمایش در آمد اشاره به قانون"McCain-Feingold law" دارد که مک کین در سنا به تصویب رسانده است که جلوی تاثیر گذاری منفی کمکهای اهدایی مردم بر روی عقاید و جانبداریها وسیاستهای کاندیداها را میگیرد.

حال باید دید کمدی های مک کین-پیلین در هفته آخر مانده به انتخابات موثر تر است یا فیلم تبلیغاتی جدی اوباما.

پی نوشت:تفسیر ویدیو از مقاله ای به قلم Andy Sullivan در Reutersگرفته شده است

بازهم Saturday Night Live

این بار مک کین واقعی و سارا پیلین قلابی(تینا فِی).


توضیح بیشتر درمورد این ویدیو را به پست بعدی موکول میکنم،البته با اجازه شما!


Free counter and web stats